خانه > ارزشها > پایداری
پایـداری
تنها در عـرض دویست سـال، جمعیّت کـرهی زمـین از 900 میلیون نفـر به حدوداً 8 میلیارد نفر افـزایش پیـدا کـرده است. براسـاس گـزارش سـازمان مـلل، تخمیـن زده میشـود کـه جمعیّت کـرهی زمـین تا سـال 2100 چیـزی نـزدیک به 10 الی 11 میلیارد نفـر خواهد بود. اقلیّتی، عمدتاً از کشورهای ثروتمند، که تنها 20 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد، بهتقریب 80 درصـد از کل منابـع جهـان را مصـرف میکنـد. درحالیکـه، حدوداً 4.3 مـیلیارد نفـر دیگـر در فقـر مفـرط بهسـر میبـرند و برای گـذران زنـدگی درآمـدی کمتـر از 5 دلار در روز دارند. ما بهطور پیوستـه و لاینقطـع در حال استخـراج و مصـرف بیرویهی مـنابع طبیعـی تجدیدناپذیـر زمیـن هستیم، مـوضوعی که در آینـدهای نـزدیک ما را با کمبـود شدید و محدودیت بیش از پیش مـنابع مواجه خواهد کرد و تأمین غذا و مایحتاج اولیهی زندگی را برای دولتها به امری خطیر و دشوار بدل خواهـد ساخت.
در صـورت تداومِ مصـرف جنونآسـای مـنابع فعلی، دورنمـایی جز بیثباتی دولتها، هر چه شـکنندهترشدنِ وضعیّت اقتصـادی و بهتبـعِ آن، بـروز ناآرامیهای اجتمـاعی نخواهیـم داشت. هرآینـه، بهنظـر میرسـد مدت مدیـدی است که بـر عـوارض جانِبی پیشـرفت تکنولوژیـکی معاصـر چشم فرو بستـهایم و عواقب ناگوارِ ناشی از پیوستار دائم و بیتوقف رشد اقتصادی و استثمار طبیعت را نادیده انـگاشتهایم. موتور محـرّکِ این رشد اقتصـادی بیوقفـه چیـزی نیست جـز مصرف بیرویه و فـزاینده. بدین ترتیب، حفظ رشد اقتصادی فعلی مصادف است با خطر نابودی اِکوسیستمهای موجود در کرهی زمین و نابودی نهاد بشریّت. ما سریعاً نیازمند یک بینش شفاف، یک سیاست متهورانه و یک راهبرد نیرومنـد برای برونرفت از این وضعیت هستیم.
مـخلص کلام، ما نیازمنـد یک رشـد پایـدار Sustainable Growth هستیـم، رشـدی که بنـد نافـش از مصرف بیرویهی مـنابع تجدیدناپذیـر بریده شـده است و آثار سـوءِ زیسـتمـحیطی را در بر نخواهـد داشت. از اینروی، دو چیـز بایـد روی دهد:
- تفکیکِ تـولید کالاها و خدمات از مصـرف ناپایـدار و بیرویـهی منابـع طبیعـی
- تفکیک ارضای نیازهای انسانی از تحکّمِ آمرانهی «تا میتوانی مـصرف کـن»
تاکـنون، این سیاستهـای مـرتبط با توسعـهی پایـدار Sustainable Development و همخـوان با محیط زیست بـوده است که در امر بهحداقلرسـاندنِ معنادار آسیبهای زیستمحیطی موفق عمل کـردهاند. تغییرات آب و هوایی یکی از خطرناکترین عواقب دنبالکردنِ رشـد بیوقفهی رُشدِ اقتصادی بوده است. پیشبینی میشود که تا پایان قرن حاضر با افزایش 5 درجهای آب و هوا مواجه خواهیـم شد که معنایی جز ایجاد تغییـرات عظیـم در وضـع موجود ندارد. در مقـام مقایسه، باید گفت که آخـرین عصـر یخبندان با کاهش 5 درجـهای دمـای زمین رقم خورده بود. چیزی نزدیک به دو سوم کشور سوئیس به اشغال یخ درآمـده بود. بله، منظور ما از تغییر ناشی از 5 درجه، مقیاسـی چنیـن اسـت.
افـزون بر این، همهگیـری ویروس کوید 19 به همگان قبولاند که بنیانهای مـوجود برای ایجاد رونق اقتصادی تا چه اندازه لرزان و پرخطرند. فجایعی که پیشتر بهکرّات از آنها سخن میرفت و به آینـدهای نامعلوم موکول میشد، در چشمبههمزدنی به حالِ ما بدل گشت، بیآنکه افـراد، گروهها و دولتها آمادگیای برای مقابله با آن داشته باشند. البته این را نیـز نباید از نظر دور داشت که خطـرات ناشی از تغییـرات آب و هوایی در روندی بلندمدتتر و کُندتر، اما مهیبتر و همـراه با عواقبی ماندگارتـر، از همهگیـری ویـروس کرونا بهوقوع خواهـد پیوسـت. بهجرأت میشود گـفت که اگر مقطعی سـرنوشتساز وجود داشته باشد که راهبران شجاع با علم به آن دست به ابتکاراتی مهـم بزنند و تصمیماتی سرنوشتساز و آیندهساز اتّخاذ کنند، آن همین مقطع کنونی است.
پایداری برای ما قابلیتی است برای هستی مستدام. در قـرن بیست و یـکم، این مـفهوم، بهطور کلی، به قابلیتی اشاره میکند که همزیستیِ توأمان محیط زیست و تمدن را منظور میدارد. همچنین، پایداری معرّفِ فـرآیندی است که در طی آن افراد تغییر را در محیطی متوازن و همایستا Homeostasis دنبال میکنند، مـحیطی که در آن استثمار از طبیعت و مـنابع طبیعی، هـدایت سرمایهگذاریها، جهتدهی به تحولات تکنولوژیـکی و تغییرات نهادی، جملگی در هماهنگی به سر میبرند و پتانسیلهای فعلی و آتی را ارتقاء میبخشد تا به نیازها، آمال و آرزوهای انسانی جامهی عمل بپوشانـد.