خانه > خدمات > مدیریت
مـدیریت
مـدیریت پیچیـدگی
مـدیریت پـروژه
مـدیریت پیمـان
مـدیریت طـرح
مـدیریت پیچیـدگی چیست؟
مدیریت پیچیدگی قسمی متدولوژی کاری است که به تحلیل و بهینهسازی پیچیدگی در یک سازمان، مؤسسه یا شرکت میپردازد. آثار و تأثیرات مرتبط با پیچیدگی به جملگی فرآیندهای تجاریای مربوط میشود که در امتداد زنجیرهی ارزش قرار گرفته و بهموجب آن مدیریت پیچیدگی مستلزم گونهای رهیافت همهجانبه و کلگراست. لازم به ذکر است که یک مدیریت پیچیدگی مؤثر بر چهار رُکن استوار است: یک استراتژی درست که میباید در راستای راهبرد کلی یک سازمان باشد، برخورداری از شفافیت کافی در خصوص هزینهها و نیز ارزشهای مرتبط با پیچیدگی، رهیافتی که بنابرآن میشود به شناسایی مزایای بهینهسازی مبادرت ورزید، مدیریت و سیاستهای مرتبط با بدهبستان بین کارکردهای مختلف زنجیرهی کلی ارزش و در نهایت تضمین پایداریِ زیرساختها نظیر ابزارها، مشوقها و فرآیندهای مرتبط با IT. لازم به ذکر است که یک مدیریت پیچیدگی مستدام ممکن است منتج به افزایش قابلملاحظهای در سودآوری یک مجموعه اقتصادی گردد.
بر اساس شاخص جهانی سادگی بزرگترین شرکتهای جهان سالانه چیزی نزدیک به بیش از یک میلیارد دلار را بهخاطر پیچیدگیهای غیرضروری از دست میدهند. در واقع، کاهش پیچیدگی مستلزم فعالیتهای متعاقبی است که حول چهار رکنِ فوقالذکرِ راهبرد، شفافیت، زنجیرهی کلی ارزش و پایداری انجام پذیرفته باشد.
مـدیریت پـروژه چیست؟
مدیریت پروژه فرآیندی است مبتنی بر هدایتگریِ کارِ یک گروه برای دستیابی به اهداف یک پروژه و محققسازی معیارهای موفقیّت در یک بازهی زمانی مشخص. نخستین چالش مدیریت پروژه دستیابی به جملگی اهداف مرتبط با یک پروژه، علیرغم محدودیتهای موجود، است. این قبیل از اطلاعات معمولاً در مستندات پروژه توصیف میشود، مستنداتی که در آغاز فرآیند تحول و توسعهی پروژه خلق میشود. لازم به ذکر است که محدودیتهای اولیهی یک پروژه مشتمل است بر دامنه scope، زمان، کیفیت و بودجهی آن پروژه. دومین چالش پیشرو، بهینهسازی optimization اختصاص ورودیهای ضروری و بهکارگیری آنها برای رسیدن به اهداف از پیشتعیینشده است.
هدف از مدیریت پروژه بهبهرهبرداریرساندن یک پروژه است، امری که در راستای اهداف کارفرما قرار دارد. در بسیاری از موارد، همچنین، هدف مدیریت پروژه شکلدادن و بهینهسازی طرح کارفرما بهمنظور کاربست عملی اهداف و انتظارات کارفرما است. بهمجرد آنکه اهداف و انتظارات کارفرما وضوح لازم را پیدا کرد، این اهداف میبایست در جملگی تصمیمات ارکان مختلف در پروژه (نظیر مدیر پروژه، طراحان، پیمانکاران و غیره) لحاظ شود. البته این را نیز نباید از نظر دور داشت که اهدافی که بهشکلی ضعیف یا بیش از حد دقیق تعریف شده باشند برای تصمیمگیری بسیار مضرّاند.
مـدیریت پیمـان چیست؟
شرکتها و کارفرمایان اغلب به جملگی انواع قرارداد نیاز دارند تا بدین واسطه بتوانند به راهبری و رتق و فتق امورات خود بپردازند. قراردادهایی که با مشتریان، فروشندگان، شرکاء یا حتی کارمندان منعقد میگردند میباید بهطور صحیح و شفاف نوشته شوند، موضوعی که مناسبات و روابط حسنه بین طرفین قرارداد و نیز همکاری اقتصادی سودآور را تضمین میکند. اما اغلب مشکل اینجاست که فرآیند انعقاد و اجرای یک قرارداد صرفاً به نوشتن و امضای آن خلاصه نمیشود، فرآیند پیچیدهای که مشتمل است بر یافتن شرکای قابل اعتماد، حصول به توافق بین طرفین، تدارکات، عقد قرارداد، تأمین تجهیزات، عقد قرارداد با پیمانکاران و اجرای قرارداد. جملگی موارد فوقالذکر مراحل مختلف مدیریت پیمان هستند که برای راهاندازی و بهرهبرداری از یک کسب و کار خوب و سودآور ضروری قلمداد میشوند. مدیریت پیمان به فرآیندهای اقتصادی، تجاری، حقوقی، طراحی، نظارتی و عملیاتیای اطلاق میشود که بر اجرا و ارزیابی قراردادها نظارت و مدیریت میکند، بدین منظور که عملکرد کاری و تجاری را به حداکثر و ریسک را به حداقل برساند. این را از یاد نبرید که هر چه پروژهای که مترصد انجام آن هستید بزرگتر، پیچیدهتر و حیاتیتر باشد، به همان اندازه مدیریت پیمان میتواند بهطرز قابلتوجهی کیفیت عملکرد یک سازمان یا شرکت را ارتقاء بخشد.
مدیریت پیمان بهمعنای مدیریت قراردادهایی است که با مشتریان، کارفرمایان، شرکا یا کارمندان منعقد میشود. مدیریت پیمان در رابطه با مذاکره در خصوص قیود و شروط تصریحشده در قرارداد و حصول به اطمینان در باب میزان پایبندی به همان قیود و شروط شمولیّت دارد. بهعلاوه، در طول اجرا و بهرهبرداری از پروژه، بر سرِ هر گونه تغییر یا تغییرات و نیز حک و اصلاح بندها میباید توافق صورت گیرد و سپس مستندسازدی شود. بهطور خلاصه، مدیریت پیمان همان فرآیند ایجاد، اجرا و تحلیل یک قرارداد است که بهمنظور بهحداکثررساندنِ عملکرد مالی و عملیاتی صورت میپذیرد و در صدد بهحداقلرساندن ریسک است.
ما در شرکت آنین، با ارائهی راهحلهایی اقتصادی، حقوقی و صنعتی پیچیدگیهای قرارداد شما را تعدیل کرده و مسیر پـروژهی شما را برای رسیدن به سودآوری و بازار متناسب با آن هموار میکنیم. با تکیه بر تجربیات متنوع و گستردهی خود، راهحلهایمان دقایق پیچیدهی قرارداد و پروژهی شما را بهنحوی ساده میکنیم که متضمّنِ عملکرد مؤثر گروههای مختلف مشغول در پروژه باشد. ما با بهرهگیری از آخرین نرمافزارهای نوین و بهروز مرتبط با مدیریت پیمان که با اینترنت در همه جا قابلدسترس است ارتباط بین طرفین و بخشهای مختلف پیمان و جملگی طرفهای موجود در زنجیرهی تأمین را تسهیل میکنیم. ما هدفی ساده اما در عمل پیچیده را دنبال میکنیم: صرفهجویی در زمان، هزینه و انرژی شما تا آن را برای اشخاص و چیزهایی که دوستشان دارید صرف کنید.
مـدیریت طـرح چیست؟
مدیریت طرح، کاربرد دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکها در یک طرح است تا نیازها و الزامات طرح تأمین شده و همچنین منافع و کنترلی حاصل شود که از طریق مدیریت تکتک اجزای طرح قابل دستیابی نیست. مدیریت طرح، همسوکردن چندین جزء را جهت دستیابی به اهداف طرح در بر میگیرد و این امکان را برای طرح فراهم میکند تا هزینه، زمان و تلاشی بهینه یا یکپارچه داشته باشد.
اجزای تشکیل دهنده طرح از طریق یک پیآمد مشترک یا تحویل مجموعهای از منافع، با یکدیگر مرتبط میشوند. در صورتیکه رابطهی میان پروژهها تنها در وجود کارفرما، پیمانکار، فناوری یا منابع مشترکی خلاصه شده باشد، این تلاش باید در قالب پورتفولیویی از پروژهها مدیریت شود تا اینکه بهصورت مدیریت طرح به اجرا در بیاید. مدیر طرح باید وابستگیهای متقابل میان اجزاء طرح را با فعالیت در پنج حوزهی مرتبط و وابسته به عملکرد مدیریت طرح، یکپارچه سازد و بر آن کنترل اعمال کند. این ۵ حوزهی عملکرد عبارتاند از: همسویی استراتژی طرح، مدیریت منافع طرح، مشارکت ذینفعان طرح، حاکمیت طرح و مدیریت چرخهی حیات طرح. مدیر طرح به واسطهی این ۵ حوزهی عملکرد مدیریت طرح، بر وابستگیهای متقابل اجزاء طرح نظارت و تسلط داشته و آنها را تحلیل میکند تا بدین طریق رویکرد بهینه جهت مدیریت طرح و اجزاء آن، تعیین شود.